مختصری از مقاله :
جهت دانلود مقاله به ادامه مطلب بروید.
Phrasal verb
غیرمنتظره با کسی ملاقات کردنRun into
Definition: to meet accidently
Example: I ran into my neighbor at the supermarket
من اتفاقی همسایمونو تو سوپرمارکت دیدمI ran into my friend
I ran into him
I ran my friend into
I ran him into
نکته: این فعل جز افعال جدا نشدنی می باشد.یعنی ضمیر و فاعل ما بین فعل و حرف اضافه نمی آید.جهت دانلود مقاله به ادامه مطلب بروید.